آقای ظاهرا مسئول! حرف نزدن هم بلد نیستی؟
به گزارش راستابلاگ این روزها داغدار از دست دادن دو خبرنگار عزیز کشورمان هستیم و آنچه تحمل این رنج - که بزرگ تر از شانه هایمان شده - را سخت تر می کند نوع مواجهه مسؤلان امر با این حادثه است؛ حادثه ای که سایه سنگین بی تدبیری آنان بر سرش هست و باقی خواهد ماند.
معصومه نصیری از سردبیران تحریریه ایسنا در ادامه یادداشت خود نوشت: بازتکرار سخنان ارشدترین مسئول سازمانی که میزبان خبرنگاران این حادثه بوده یعنی رئیس سازمان حفاظت محیط زیست و بی تفاوتی عجیب و دور از منطق مدیریتی و انسانی او در این حوزه، دیگر دردی از جامعه رسانه ای و خانواده داغدیده این دو عزیز دوا نمی کند اما لزوم توجه به «فرامتن» توسط مدیران را بیشتر از پیش روشن و گوشزد می کند.
این جمله را بارها شنیده ایم که «اگر حرف زدن بلد نیستی، حرف نزدن هم بلد نیستی؟» حال اگر این مورد با بی تدبیری و سوءمدیریت و اظهارات خلاف واقع مدیر مربوطه همراه شود، یعنی ما با یک خلاء جدی مدیریتی - تربیتی - روانشناختی مواجهیم؛ مدیرانی که بیشتر از بررسی دقیق و آشنایی با اتمسفر حاکم بر افکار عمومی در بازه های زمانی مختلف، برای فرار از پاسخگویی و عرضه ادله و حتی عذرخواهی، سخنانی بر زبان می آورند که منجر به بازتولید خشم عمومی و انزجار همگانی می شود.
در این راستا ما با دو دسته مدیر مواجهیم: ۱ - مدیرانی که شهوت سخن گفتن و دیده شدن دارند و مدام حرف می زنند و در بی اثر و دم دستی کردن مسائل و موضوعات استادان قهاری هستند. ۲ - مدیرانی که بدون توجه به اثرات ثانویه اظهارنظرشان و احیانا بدون اندکی تفکر، نسبت به یک مبحث به کنشگری می پردازند؛ کنشی که گاه تیرهای زهرآگینی به سمت افکار عمومی پرتاب می کند و باعث مسموم سازی فضای عمومی می شود.
اما آنچه همه مدیران (چه مدیران اصلح چه مدیران غیراصلح) باید بدانند و اگر به آن دقت نکنند در خوشبینانه ترین حالت پیامشان به ضد خودش تبدیل می شود و در واقع بینانه ترین حالت، نشانگر کج فهمی مدیریتی آنها و فاصله کهکشانی شان با فرآیند موجود در افکار عمومی است، شناخت از فرامتن است. امروز بخش قابل توجهی از مدیران ما از بطن جامعه و مختصات حاکم بر آن و دلایلش یا آگاه نیستند یا به آن بی توجهند. همین مساله بظاهر ساده بشدت منجر به کاهش سرمایه اجتماعی هم شده و این بی توجهی حتی منجر به اختلالات در روند سیاست گذاری و تصمیم سازی کلان هم شده است.
با این وصف یک مدیر به خصوص مدیران عصر رسانه باید بدانند در رمزگشایی پیام های رسانه ای، تجربه های زیسته افراد، فضای ذهنی آنها و حتی نقدهایشان و... اثرگذار است، پس اگر بناست پیامی تولید شود یا کنش و واکنش رخ دهد، حتما باید بتواند در کمترین سطح از تحریک کنندگی این بخش ها از جانب مخاطب مورد پذیرش قرار گیرد. اینجا باز باید تصریح کرد پیام لزوما آنچه شما می گویید نیست، آنچه برداشت و دریافت می شود هم مهم می باشد.
در عصر رسانه از مدیر تا مردم و رسانه و... باید دارای سواد رسانه ای و اساسا دارای شناخت رسانه ای باشند و به سه حوزه «متن»، «زیرمتن» و «فرامتن» دقت کنند. بر این اساس بی تفاوتی و زبان بدن ناشی از مسائل تربیتی و سپس بیان این که من همیشه این گونه می نشینم و چرا باید عذرخواهی کنم و... بیشتر شبیه یک شوخی و واکنش غیرمسئولانه است.
کوتاه درباره متن، زیرمتن، فرامتن
هر نوع کنشگری و تولید پیامی شامل سخنرانی، نطق قبل از دستور، اطلاعیه، بیانیه و... دارای سه بعد است: «متن»، «زیرمتن» و «فرامتن». همه اطلاعات، تصاویر، جلوه های صوتی و... که ظاهر محصول رسانه ای را نشان می دهد، «متن» هستند. پیام های پنهان و غیرمستقیمی که تولیدکننده پیام با بهره گیریِ هدفمند از فنون اثرگذاری بر مخاطب استفاده می نماید، «زیرمتن» هستند و به بخش بالاتر از این دو که خارج از متن است و شامل اوضاع محیطی، فرهنگی و عوامل بیرونی حاکم بر درک و اثرگذاری پیام است و حتی گاهی مفهوم یا هدف هر پیام را به ضد آن چیزی که سازنده می خواهد تبدیل می کند، «فرامتن» می گویند.
هر مقام مسئول و مدیری باید بداند یکی از علائم داشتن سواد رسانه ای، توجه به این سه فاکتور است. یکی از نکاتی که منجر به ایجاد دلسردی عمومی نسبت به موضوعات و فرآیندها می شود هم همین بی توجهی به مقوله «فرامتن» است. اینجاست که کوهنوردی رئیس جمهور با لباس ورزشی برند به جای تبلیغ اهمیت ورزش، عصبانیت عمومی را به دنبال دارد چونکه در همان زمان بازار ارز در نابسامانی شدید بسر برده و افراد زیادی متحمل ضرر شده اند یا اظهارات عجیب یک مداح درباره امام حسین (ع) و حتی عذرخواهی او موجی از انتقادات را به همراه دارد چونکه او نه به زمینه مذهبی اکثریت جامعه دقت کرده و نه به نوع سوءاستفاده دشمن از این اظهارات یا اظهارات یک مقام مسئول دیگر درباره تلاش مردم برای آموختن از مردم یمن در تحمل مشکلات در مقطعی که نوسانات معیشتی و افزایش قیمت ها فشار زیادی را متوجه مردم کرده است یا حتی سخنان کارشناس ساده یک برنامه تلویزیونی در خصوص این که خب اگر موارد غذایی گران شده، مردم می توانند نخورند، به موجی از انتقادات در فضای مجازی منجر می شود. اینها همگی فرامتن را نقض کرده اند یعنی حواسشان به وضعیت روانی و موقعیتی حاکم بر افکار عمومی و جامعه نبوده است.
در عصر رسانه، زبان بدن، استخدام واژگان، موقعیت زمانی و مکانی اظهارنظر و تأثیر هر یک از این مولفه ها بر افکار عمومی و چگونگی رمزگشایی آن دارای اهمیت است.
شاید لازم باشد همه مدیران پیش از تکیه دادن بر صندلی های ریاست، علاوه بر بررسی صلاحیت های حرفه ای، از جهت سلامت روان، عزت نفس، مسئولیت پذیری و... هم سنجیده شوند و بررسی شود فرد فقط مدیریت دوست دارد یا مدیریت توام با مسئولیت را می پذیرد. برخی مدیرند اما به ظاهر مسئول، برخی نه مدیرند و نه مسئول و برخی هم فقط رئیسند.
منبع: rastablog.ir
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب