ابتکار زندگی بخش ارتش در جنگ تحمیلی

ابتکار زندگی بخش ارتش در جنگ تحمیلی

راستابلاگ: رزمندگان در اسرع وقت و با جرأت و جسارت مجروحان را منتقل می کردند. به عنوان مثال یک گشتی شناسایی در خط مقدم روی مین رفته و رزمندگان، با انفجار مین های منور و جهنده مجروح شده بودند. بچه های بهداری در اینگونه موارد برانکارد را برداشته و سینه خیز می رفتند و مجروح را از منطقه مین برداشته و با همان حالت سینه خیز می آوردند.



به گزارش راستابلاگ به نقل از ایسنا، امیر سرتیپ غلامحسین دربندی از پیشکسوتان ارتشی و از همرزمان سپهبد شهید علی صیاد شیرازی درباره ی شیوه رسیدگی به رزمندگان مجروح همین طور روایت می کند: «ما زمان تخلیه مجروح را از استاندارد جهانی آن به کوتاهترین زمان تقلیل داده بودیم و در کمتر از ۳۰ دقیقه مجروح از خط مقدم به ایستگاه های تخلیه یا بیمارستان های صحرایی منتقل می شد. این سبب شده بود تا شمار تلفات ما کاهش پیدا کند.


دلیل این موفقیت این بود که اولا پزشکان و پرستاران را از عقب به جلو کشانده و بیمارستان های صحرایی ثابت سوله ای و زیرزمینی را درست در پشت خطوط به وجود آورده بودند و پزشکان ما زیر گلوله های موشک و خمپاره در جایی که قبلا حضور پزشک متخصص در چنین منطقه ای نا ممکن بود، به مداوای مجروحان می پرداختند.

* در بیمارستان های زیرزمینی جنگ چه خبر بود؟


دیگر این که رزمندگان در اسرع وقت و با جرأت و جسارت مجروحان را منتقل می کردند و به عنوان مثال یک گشتی شناسایی در خط مقدم روی مین رفته و رزمندگان، با انفجار مین های منور و جهنده مجروح شده بودند. بچه های بهداری در اینگونه موارد برانکارد را برداشته و سینه خیز می رفتند و مجروح را از منطقه مین برداشته و با همان حالت سینه خیز می آوردند. بعضاً مسافت ۵۰- ۱۰۰ متر را سینه خیز طی می کردند.

همچنین، ما دست به ابتکار زده و مجروحان را با نفربر شنی دار تخلیه می کردیم برای اینکه آمبولانس های چرخ دار لطمه پذیری زیادی داشتند. برای این منظور چند دستگاه نفربر M۱۱۳ گرفته بودم و بدین ترتیب امنیت مجروح و پرستار و بهیار بهتر حفظ می شد.

در روستای «هوفل» حدودا روزی یک زخمی داشتیم. مجروحان را با آمبولانس کمی عقب تر می بردیم سپس با برانکارد به آن طرف خاکریز منتقل می کردیم و از آنجا با قایقی که آماده کرده بودیم به سمت دیگر ساحل و بیمارستان دولتی شهید چمران در سوسنگرد می بردیم. در بیمارستان سوسنگرد غوغایی بود. اتاق عمل ۲۴ ساعته فعال بود و پزشکان و پرستاران دائم درحال تلاش بودند و لحظه ای استراحت نمی کردند. از سراسر جبهه های آن منطقه مجروحان را به بیمارستان می آوردند. ستوان «فرامرز دودانگه» دوست قدیمی ام که قبلا در بهداری لشکر ۱۶ قزوین بود به همراه همه پرسنل بهداری این لشکر در این بیمارستان خدمت می کردند.»





منبع:

1401/07/08
09:24:07
5.0 / 5
473
تگهای خبر: دستگاه , زندگی
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۴ بعلاوه ۳